سایه گیوتین
نویسنده:
ژرژ سیمنون
مترجم:
کاوه میر عباسی
امتیاز دهید
✔️ در رمانهای سیمنون و از جمله رمان جنایی سایه گیوتین، ترسهای پنهان و دسیسهها و اضطرابهای نهفته در پس پرده عادتهای روزانه زندگی و نظم حاکم بر آن توصیف شدهاند که به ناگاه به لحظه انفجاری خویش میرسند و به بروز خشونت یا جنایت منجر میشوند. به علاوه رمانهای او آمیزهای هستند از روایت پردازی چیزه دستانه و بازشکافتن هوشمندانه روان انسانها. نقبی که سیمنون به لایههای زیرین شخصیتهایش میزند راه به تراژدی هستی انسانی میبرد و به گفته فرانسوا موریاک «آثار او را به کابوسهایی بدل میسازد که هنرمندانه توصیف شدهاند و کمتر کسی جرات آن را دارد تا به اعمالشان نظر بیفکند» با اقتباس از مانهای سیمون، 24 فیلم سینمایی، 112 اثر تلویزیونی و شش نمایش تئاتری آفریده شدهاند.
خلاصه داستان:
جوانی به نام «ژوزف ماری اورتن» که پادوی مغازه گل فروشی بوده، به جرم کشتن خانم «هندرسون» و مستخدمه اش دستگیر می شود. کمیسر مگره، مسئولیت پیگیری پرونده قتل را به عهده می گیرد. طبق تحقیقاتی که انجام شده، شواهد نشان می دهد که «ژوزف اورتن»، قاتل است. اورتن، به اعدام محکوم می شود، ولی یک شب قبل از اینکه او را اعدام کنند، کمیسر مگره، با کسب اجازه از قاضی کوملیو و رئیس زندان، نامه ای را در ظرف غذای اورتن می گذارد. طبق نوشته نامه، اورتن می بایست شبانه از زندان فرار کند. در ساعت دو بعد از نیمه شب، شرایط برای گریختن او مهیا می شود. اورتن از زندان فرار می کند و در حالی که بازرس «دوفور» و بازرس «ژانویه» او را تعقیب می کنند، در کافه «لاستیانگت» اتاقی اجاره می کند؛ از سویی، کمیسر مگره که در مورد مجرم بودن اورتن تردید دارد، در مهمانخانه ای روبروی کافه لاستیانگت، اتاقی اجاره می کند و با دوربین، اورتن را زیر نظر می گیرد، همچنین در روزنامه «سیفله»، خبری مبنی بر اینکه فرار ژوزف اورتن ساختگی بوده است منتشر می شود! کمیسر مگره، کارآگاه «لوکاس» را مأمور می کند تا به دفتر روزنامه برود. لوکاس متوجه می شود که منبع خبر، تکه کاغذی بوده که توسط شخص ناشناسی به دفتر روزنامه ارسال شده و نوشته را مردی چپ دست نوشته و کاغذ دستنوشته متعلق به کافه کوپول است.
از سویی، هنگامی که بازرس دوفو قصد دارد تا روزنامه سیفله را از دسترس اورتن دور کند، اورتن با بطری نوشابه به سر او می کوبد و بلافاصله می گریزد؛ پس از یافتن دوباره اورتن در شهر، کارآگاه لوکاس، مأمور تعقیب او می شود. اورتن به خانه پدری اش می رود و وقتی با بی اعتنایی خانواده اش روبرو می شود، تصمیم به خودکشی می گیرد و ...
بیشتر
خلاصه داستان:
جوانی به نام «ژوزف ماری اورتن» که پادوی مغازه گل فروشی بوده، به جرم کشتن خانم «هندرسون» و مستخدمه اش دستگیر می شود. کمیسر مگره، مسئولیت پیگیری پرونده قتل را به عهده می گیرد. طبق تحقیقاتی که انجام شده، شواهد نشان می دهد که «ژوزف اورتن»، قاتل است. اورتن، به اعدام محکوم می شود، ولی یک شب قبل از اینکه او را اعدام کنند، کمیسر مگره، با کسب اجازه از قاضی کوملیو و رئیس زندان، نامه ای را در ظرف غذای اورتن می گذارد. طبق نوشته نامه، اورتن می بایست شبانه از زندان فرار کند. در ساعت دو بعد از نیمه شب، شرایط برای گریختن او مهیا می شود. اورتن از زندان فرار می کند و در حالی که بازرس «دوفور» و بازرس «ژانویه» او را تعقیب می کنند، در کافه «لاستیانگت» اتاقی اجاره می کند؛ از سویی، کمیسر مگره که در مورد مجرم بودن اورتن تردید دارد، در مهمانخانه ای روبروی کافه لاستیانگت، اتاقی اجاره می کند و با دوربین، اورتن را زیر نظر می گیرد، همچنین در روزنامه «سیفله»، خبری مبنی بر اینکه فرار ژوزف اورتن ساختگی بوده است منتشر می شود! کمیسر مگره، کارآگاه «لوکاس» را مأمور می کند تا به دفتر روزنامه برود. لوکاس متوجه می شود که منبع خبر، تکه کاغذی بوده که توسط شخص ناشناسی به دفتر روزنامه ارسال شده و نوشته را مردی چپ دست نوشته و کاغذ دستنوشته متعلق به کافه کوپول است.
از سویی، هنگامی که بازرس دوفو قصد دارد تا روزنامه سیفله را از دسترس اورتن دور کند، اورتن با بطری نوشابه به سر او می کوبد و بلافاصله می گریزد؛ پس از یافتن دوباره اورتن در شهر، کارآگاه لوکاس، مأمور تعقیب او می شود. اورتن به خانه پدری اش می رود و وقتی با بی اعتنایی خانواده اش روبرو می شود، تصمیم به خودکشی می گیرد و ...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سایه گیوتین